شاید با خود فکر کرده باشید که معیارهای شبکههای اجتماعی چه اهمیتی دارند و اصلا به چه دردی میخورند؟ در این مقاله ما به اهمیت و نحوه ردیابی معیارهای شبکههای اجتماعی میپردازیم. با استفاده از این شاخصها قادر خواهید بود که به طور کاملا هوشمندانه برای کسبوکار خود تصمیمگیری درستی انجام دهید.
معیارهای شبکههای اجتماعی چه چیزهایی هستند؟ و چرا ردیابی آنها مهم است؟ معیارهای شبکههای اجتماعی فرصت فوقالعادهای هستند که شما با استفاده از آنها میتوانید ارزش کار خود و تاثیر تصمیماتی که گرفتهاید را مورد سنجش قرار دهید.
اگر رئیستان از شما گزارشی دادهمحور خواست، این فرصت را غنیمت شمرده و پا را فراتر از شاخصهای سطحی و معیارهای پوچی همچون تعداد لایک، اشتراکگذاری و کامنت گذاشته و مثل یک حرفهای نتایج را اندازهگیری و تحلیل کنید. بر داده های با اهمیت تمرکز کنید، یعنی آماری که نشان دهنده تاثیر مثبت تلاش شما بر کسبوکارتان است.
داده صحیح به مدیران اطمینان میدهد که سرمایه گذاری آنها در بازاریابی شبکههای اجتماعی نتیجه بخش بوده است. همچنین به شما کمک می کند که تصمیمات هوشمندانه تر و داده محوری برای پیشرفت کسبوکار خود بگیرید.
آماده هستید تا تاثیر مثبتی روی کسبوکار خود بگذارید؟
مهمترین معیارهای شبکههای اجتماعی برای بازاریابان
دستهبندی قیف اجتماعی
قبل از بررسی معیارهای شبکههای اجتماعی، باید بدانیم این معیارها در کدام قسمت قیف شبکههای اجتماعی قرار دارند.
قیف شبکههای اجتماعی به چهار بخش اصلی تقسیم میشود:
- آگاهی: این معیارها وضعیت مخاطبان فعلی و بالقوه شما را نشان میدهند.
- تعامل: این معیارها نشان دهنده چگونگی تعامل مخاطبان با محتوای شما هستند.
- تبدیل: این معیارها اثربخشی تعامل اجتماعی شما را نشان میدهند.
- مصرفکننده: این معیارها بازتابی از فکر و احساس مشتریان فعال درباره برند شما هستند.
هر بخش دارای مجموعه معیارهای خاص خود است که باید سنجیده شوند، KPI (شاخص کلیدی عملکرد)هایی که اثربخشی شبکههای اجتماعی شما را نمایان میکنند.
خب شروع میکنیم.
معیارهای آگاهی
این اعداد نشان دهنده وضعیت مخاطبان فعلی و بالقوه شما هستند.
1. آگاهی از برند (Brand Awareness)
آگاهی از برند توجهی است که از سوی مخاطب در تمام شبکههای اجتماعی به برند شما در طی یک دوره یا زمان خاصی جلب میشود. این توجه، با معیارهای شبکههای اجتماعی متنوعی از جمله تعداد منشنها، اشتراکگذاریها، لینکها و ایمپرشنها بیان میشود. دورههای گزارشدهی هم معمولا یک هفتهای، یک ماهه یا سه ماهه می باشند.
نحوه ردیابی آگاهی از برند:
مرحله 1: معیارهای مرتبط با آگاهی از برند را برای کسبوکار خود تعیین کنید.
مرحله 2: دوره گزارشدهی مرتبط با آگاهی از برند برای کسبوکار خود را مشخص کنید.
مرحله 3: تدام داشته باشید. تداوم تضمین میکند که ترندها با دادههای دقیق و قابل اعتماد محک زده شوند.
2. نرخ رشد مخاطب (Audience Growth Rate)
نرخ رشد مخاطب، سرعت رشد و افزایش فالوئرهای برند شما در شبکههای اجتماعی را اندازهگیری میکند. به بیان ساده یعنی با چه سرعتی فالوئر جذب می کنید.
با افزایش دسترسی به اینترنت در سراسر جهان، فالوئر برندها در شبکههای اجتماعی افزایش یافته است. اما از خودتان نپرسید که: «چند فالوئر جدید در ماه گذشته اضافه شده است؟»، باید بپرسید: «با چه سرعتی فالوئرهای جدید در ماه گذشته جذب شده اند و آیا سریعتر از رقبا بوده اید؟»
نحوه ردیابی نرخ رشد مخاطب:
مرحله 1: تعداد فالوئرهای جدید (جداگانه در هر پلتفرم) در یک دوره گزارشدهی را محاسبه کنید.
مرحله 2: فالوئرهای جدید را بر تعداد کل فالوئرها (جداگانه در هر پلتفرم) تقسیم کرده و آن را در 100 ضرب کنید تا درصد نرخ رشد مخاطبان خود را به دست آورید.
نکته: میتوانید پیشرفت رقبای خود را هم به همین شکل ردیابی کنید.
3. ریچ پست (Post Reach)
ریچ پست نشان میدهد که چند نفر از زمانی که پست انتشار یافته آن را دیدهاند.
این معیار در عین سادگی، بسیار کاربردی است. زیرا به شما در زمانبندی (چه زمانی مخاطبان شما آنلاین هستند؟) و نوع محتوا (چه چیزی از نظر مخاطبان شما ارزشمند است) کمک بسزایی میکند.
نحوه ردیابی ریچ پست:
مرحله 1: ریچِ هر پست انتشار یافته خود را بدست آورید (در قسمت اینسایت هر پست).
مرحله 2: این عدد را بر تعداد کل فالوئرهای خود تقسیم کرده و در 100 ضرب کنید تا درصد ریچ پست خود را به دست آورید.
4. ریچِ بالقوه (Potential Reach)
ریچِ بالقوه تعداد افرادی که به صورت واقعی یک پست را در طول یک دوره گزارشدهی میبینند، اندازهگیری می کند. به بیان دیگر اگر یکی از فالوئرهای شما پست شما را در صفحه خود به اشتراک بگذارد، تقریبا 2% تا 5% از فالوئرهای او به ریچ بالقوه شما اضافه می شوند.
درک این معیار از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا یک بازاریاب شبکههای اجتماعی، باید همیشه در حال گسترش مخاطبان خود باشد. ریچِ بالقوه به شما در در سنجش میزان پیشرفت کمک میکند.
نحوه ردیابی ریچ بالقوه:
مرحله 1: از ابزارهای رصد برند استفاده کنید تا تعداد کل منشن های برند خود را بدست آورید.
مرحله 2: تعداد فالوئرهای اکانتی که شما را منشن کرده است را ثبت کنید.
مرحله 3: این دو عدد را در هم ضرب کنید تا مقدار ریچِ تئوریک خود را به دست آورید. این عدد در واقع حداکثر تعداد افرادی است که ممکن است منشن های شما را ببینند. ریچِ بالقوه واقعی شما 2% تا 5% ریچِ نظری شما است.
5. سهم صدای برند در شبکههای اجتماعی Social Share of Voice (SSoV)
سهم صدای برند در شبکههای اجتماعی، به نسبت تعداد افرادی که برند شما را منشن میکنند به تعداد افرادی که رقبایتان را منشن میکنند، گفته میشود.
منشنها دو حالت دارند:
- مستقیم (مثلا «narvanagency.ir@»)
- غیرمستقیم (مثلا «agency»)
اساسا SSoV یک تحلیل رقابتی است: یعنی برند شما تا چه حد در بازار هدف قابل مشاهده و مرتبط است؟
نحوه ردیابی سهم صدای برند در شبکههای اجتماعی:
مرحله 1: تمام منشنهایی (مستقیم و غیرمستقیم) که برای برندتان در شبکه های اجتماعی دریافت کردهاید را اندازهگیری کنید.
مرحله 2: منشنهای رقبای خود را در همان دوره گزارش دهی نیز بدست آورید.
مرحله 3: منشنهای خود و رقبایتان را با هم جمع کنید تا تعداد کل منشنها بدست آید.
مرحله 4: منشنهای برند خود را بر تعداد کل منشنها تقسیم کرده و در 100 ضرب نمایید و درصد SSoV خود را به دست آورید.
نکته: استفاده از ابزارهای تحلیلی در این فرآیند به شما کمک خواهند کرد.
معیارهای تعامل
این آمار نحوه ارتباط مخاطبان با محتوای شما را نشان میدهد.
6. نرخ تشویق (Applause Rate)
نرخ تشویق نسبت تعداد فعالیت های تاییدی یک پست (مثل لایک، افزودن به لیست مورد علاقهها) به تعداد کل فالوئرها میباشد.
وقتی فالوئری یکی از پست های شما را لایک یا favorite میکند، پست شما برای او ارزشمند است. دانستن اینکه چه درصدی از مخاطبان پستهایتان را ارزشمند می دانند، نشاندهنده میزان پیشرفت در محتوای شماست. توجه داشته باشید که این معیار فقط با تعداد لایکها سر و کار دارد و روشهای تعاملی دیگر تاثیری بر آن ندارند.
نحوه ردیابی نرخ تشویق:
مرحله 1: کل لایکهای دریافت شده یک پست در طول دوره گزارش دهی را با هم جمع کنید.
مرحله 2: عدد بدست آمده را بر تعداد کل فالوئرها تقسیم کرده و آن را در 100 ضرب کنید تا درصد نرخ تشویق خود را به دست آورید.
7. نرخ تعامل میانگین (Average Engagement Rate)
نرخ تعامل میانگین، نسبت تعداد فعالیتهای تعاملی یک پست (مثل لایک ها، اشتراک گذاریها، کامنتها) به تعداد کل فالوئرها میباشد.
نرخ تعامل میانگین از آنجایی اهمیت می یابد که هرچه بیشتر باشد، یعنی مخاطبان بیشتری با محتوای شما ارتباط برقرار کرده اند. برای اثبات این موضوع، نرخ تعامل تمامی پستهای خود را رهگیری کنید. اگر نرخ تعامل شما بالاست، تعداد واقعی لایکها، کامنتها و اشتراک گذاریها اهمیتی نخواهند داشت.
برای اندازهگیری این معیار در اینستاگرام به بخش insight پست خود بروید و از عدد نوشته شده در قسمت Content Interactions استفاده کنید. اگر مایل به مطالعه بیشتر درباره راههای افزایش تعامل در اینستاگرام هستید، مطلب 22 روش ساده جهت افزایش نرخ تعامل در اینستاگرام 2022 را مطالعه کنید.
نحوه ردیابی نرخ تعامل میانگین:
مرحله 1: تعداد کل لایک ها، کامنتها و اشتراک گذاریها را با هم جمع کنید.
مرحله 2: آن را بر تعداد کل فالوئرها تقسیم کرده و در 100 ضرب کنید تا درصد نرخ تعامل میانگین خود را به دست آورید.
نکته: نحوه برآورد این معیار در هر پلتفرم متفاوت است.
به عنوان مثال فیسبوک و توییتر معمولا نرخ تعامل کمتری دارند (تقریبا 0.5% تا 1%). اما میانگین نرخ تعامل در اینستاگرام بالاتر است (تقریبا 3% تا 6%).
8. نرخ تقویت (Amplification Rate)
نرخ تقویت نسبت اشتراک گذاری یک پست به تعداد کل فالوئرها است.
آویناش کائوشیک که نویسنده و متخصص دیجیتال مارکتینگ در گوگل است، عبارت «تقویت» را به این شکل تعریف کرده: «نرخ دیدن محتوای شما توسط فالوئرها و اشتراک گذاری آن در شبکههای خود».
اساسا هر چه نرخ تقویت شما بیشتر باشد، فالوئرهای شما میل بیشتری به تعامل با برند شما دارند.
روش ردیابی نرخ تقویت:
مرحله 1: تعداد دفعاتی که یک پست در دوره گزارش دهی به اشتراک گذاشته شده است را با هم جمع کنید (مثل ریتوییت، استوری، سیو و … ).
مرحله 2: این عدد را بر تعداد کل فالوئرها تقسیم کرده و در 100 ضرب کنید تا درصد نرخ تقویت خود را به دست آورید.
9. نرخ وایرال شدن (Virality Rate)
نرخ وایرال شدن نسبت تعداد افرادی که پست شما را به اشتراک میگذارند به تعداد بازدیدهای یکتا (مثل ایمپرشنها) در طول دوره گزارش دهی است.
مثل معیارهای دیگر نرخ وایرال شدن دارای اهمیت بالایی است و فقط به لایک محدود نمیشود و چیزی فرای آن است. به نقل از نیکولاس گرمیون: «پستی که 17000 لایک میخورد و نرخ وایرال شدن آن فقط 1% باشد، نسبت به پست دیگری که 10.000 لایک میخورد و نرخ ویروسی آن 9.97% است پست ضعیف تری است».
روش ردیابی نرخ وایرال شدن:
مرحله 1: تعداد ایمپرشنهای یک پست را بدست آورید.
مرحله 2: اشتراکگذایهای پست را نیز بدست آورید.
مرحله 3: تعداد اشتراکگذاریها را بر تعداد ایمپرشنها تقسیم کرده و آن را در 100 ضرب کنید تا درصد نرخ ویروسی را به دست آورید.
معیارهای تبدیل
این آمارها نشان دهنده اثرگذاری تعامل اجتماعی شما هستند.
10. نرخ تبدیل (Conversion Rate)
نرخ تبدیل نسبت تعداد بازدیدکنندههای یک صفحه که روی یک لینک یا فراخوان به عمل (مثل عضویت در خبرنامه، دانلود محتوا، ثبت نام برای وبینار و …) کلیک کرده به تعداد کل بازدیدکنندههای آن صفحه است.
نرخ تبدیل بالا، نشاندهنده ارزشمند بودن و ترغیبگر بودن محتوای شما برای بازدیدکننده است. این نرخ از نظر شبکههای اجتماعی، نشاندهنده مرتبط بودن پیشنهاد ویژه شما با پست انتشار یافته است.
نحوه ردیابی نرخ تبدیل:
مرحله 1: پستی با لینک فراخوان به عمل (Call to action) در آن بسازید.
مرحله 2: از لینک های قابل ردیابی استفاده کنید.
مرحله 3: از ابزار گزارش دهی کمپین برای ردیابی تعداد کل کلیک ها و تبدیلهای ایجادشده در پست استفاده کنید.
مرحله 4: تبدیلها را بر تعداد کل کلیک ها تقسیم کرده و آن را در 100 ضرب کنید تا درصد نرخ تبدیل خود را به دست آورید.
نکته: نرخ تبدیل یک پست میتواند با وجود ترافیک کم، بالا باشد. این دو معیار از هم مستقل هستند.
11. نرخ کلیک (CTR)
نرخ کلیک یا CTR نشان میدهد هر چند وقت یکبار افراد روی لینک فراخوان به عمل پست شما کلیک میکنند.
CTR نبایستی با فعالیتهای تعاملی دیگر (مثل اشتراکگذاری، لایکها، کامنتها) اشتباه گرفته شود، و تنها تعداد کلیک روی لینکی خاص را اندازهگیری میکند. ردیابی دقیق CTR ، به شما دیدگاه ارزشمندی درباره میزان جذابیت پیشنهاد شما برای مخاطب میدهد.
نحوه ردیابی نرخ کلیک:
مرحله 1: تعداد کل کلیک ها روی لینک در پست را بدست آورید.
مرحله 2: تعداد کل ایمپرشنها در آن پست را بدست آورید.
مرحله 3: تعداد کلیکها را بر تعداد ایمپرشنها تقسیم کرده و آن را در 100 ضرب کنید تا درصد CTR را به دست آورید.
نکته: فراموش نکنید که تعداد کلیک ها و ایمپرشنها را با دوره گزارشدهی یکسان محاسبه کنید.
12. نرخ پرش (Bounce Rate)
نرخ پرش به درصدی از بازدیدکنندگان که روی لینکِ پست شما کلیک میکنند ولی بدون هیچ فعالیتی سریعا صفحه را ترک میکنند، گفته میشود.
نرخ پرش امکان اندازهگیری ترافیک شبکههای اجتماعی نسبت به منابع ترافیک دیگر را به شما میدهد (مثلا ترافیک پست فیسبوک نسبت به جستجوی ارگانیک در گوگل). اگر نرخ پرش شبکههای اجتماعی شما کمتر از منابع دیگر باشد، نشان میدهد که کمپین های شبکههای اجتماعی شما مخاطب درست را مورد هدف قرار داده اند و ترافیک ارزشمندی را دریافت کرده اند. برای ایجاد کمپینهای بهتر مطلب 9 روش عالی برای ایجاد یک کمپین موفق در شبکههای اجتماعی در سال 2021 را مطالعه کنید.
نحوه ردیابی نرخ پرش:
مرحله 1: گوگل آنالیتیکس را نصب کنید.
مرحله 2: بخش «Acquisition» را باز کنید، در بخش «All Traffics» به «Channels» بروید.
مرحله 3: روی دکمه «Bounce Rate» کلیک کنید که همه کانالها را از کمترین به بالاترین نرخ پرش مرتب کند.
نکته: اندازهگیری تاثیر نسبی تلاش های شما در شبکههای اجتماعی نیازمند زمان زیادی است تا ارزش خود را در کسب و کار ثابت کند.
13. نرخ تبدیل در شبکههای اجتماعی (Social Media Conversion Rate)
نرخ تبدیل در شبکههای اجتماعی تعداد کل تبدیلهایی است که از شبکههای اجتماعی بدست آمده است و به صورت درصدی برآورد میشود.
درک این معیار دیدگاه واضحی در مورد اثرگذاری هر پست کمپین به شما میدهد. به بیان دیگر: تا چه حد این پیشنهاد ذهن مخاطب هدف شما را قلقلک میدهد؟
روش ردیابی نرخ تبدیل در شبکههای اجتماعی:
مرحله 1: لینک کوتاه شدهای را در پست خود قرار دهید که امکان ردیابی داشته باشد.
مرحله 2: تعداد کل تبدیلها را اندازهگیری کنید.
مرحله 3: تعداد تبدیلهای شبکههای اجتماعی را بر تعداد کل تبدیلها تقسیم کرده و در 100 ضرب کنید تا درصد نرخ تبدیل شبکههای اجتماعی خود را به دست آورید.
14. نرخ گفتگو (Conversation Rate)
نرخ گفتگو نسبت کامنتها در هر پست به تعداد کل فالوئرهای شما است.
این معیار هم توسط آویناش کائوشیک تعریف شده است. اگر 200 فالوئر داشته باشید، 20 کامنت به طور میانگین در هر پست بسیار عالی است. ردیابی نرخ گفتگو به شما این امکان را میدهد که میزان رغبت فالوئرها به اضافه کردن نظر خود به پست شما را بدست آورید. یا به قول کائوشیک «آیا چیزی که می گویید به اندازه کافی جالب است که سرآغاز یک گفتگو باشد؟».
روش ردیابی نرخ گفتگو:
مرحله 1: تعداد کامنتهایی که در یک دوره گزارشدهی دریافت کردهاید را به دست آورید (به صورت دستی یا با استفاده از ابزارهای تحلیلی).
مرحله 2: عدد بالا را بر تعداد فالوئرها تقسیم کرده و آن را در 100 ضرب کنید تا درصد نرخ گفتگو را به دست آورید.
معیارهای مشتری
این اعداد نشان دهنده نحوه تفکر و احساس مشتریان فعال درباره برند شما هستند.
15. توصیه مشتری (Customer Testimonial)
توصیه مشتری به بازخورد، ارزیابی، نظر و تحسین از سوی مشتری نسبت به برند شما گفته میشود.
توصیه خوب حاصل رضایت مشتری از کسبوکار شماست. اگر برند شما باعث خوشنودی مشتری شود، آنها تجربیات خوب خود را با دیگران نیز به اشتراک می گذارند. جریان مداوم توصیفات صادقانه مشتری در شبکههای اجتماعی اعتماد و اعتبار را بالا برده و در عین حال برندینگ شما را تقویت میکند.
توصیههای بیشتری از سوی مشتری میخواهید؟
- از بهترین مشتریان خود بخواهید که بازخوردی ثبت کنند. هرگز برای دریافت توصیه، به مشتری پیشنهاد جبران مالی ندهید، چرا که باعث خدشه دار شدن اعتبار شما میشود.
- کمپینی ایجاد کنید که افراد را ترغیب کند توصیههای کتبی، تصویری، یا آنلاین درباره محصول یا خدمات شما ارائه دهند.
- از لینک فرم Google My Business review استفاده نمایید تا فرآیند نوشتن توصیه برای مشتری تسهیل گردد.
16. امتیاز رضایت مشتری (Customer Satisfaction (CSat))
رضایت مشتری یا CSAT معیاری برای اندازهگیری میزان رضایت مشتری از محصول یا خدمات شماست.
از مشتریان خود بخواهید که با توجه به میزان رضایتشان در مقیاس عددی (مثلا یک تا 10) یا نوشتاری (مثلا ضعیف، مناسب، خوب، عالی، خیلی عالی) به شما امتیاز دهند. CSAT روش مناسبی برای فهم احساس مشتریان نسبت به برندتان است و در شبکههای اجتماعی به سادگی قابل اجرا است.
روش ردیابی:
مرحله 1: از مشتریان خود بخواهید که به کالا یا محصول شما از صفر تا 10 امتیاز دهند.
مرحله 2: مجموع همه امتیازها را جمع کنید.
مرحله 3: مجموع را بر تعداد پاسخدهندگان تقسیم کرده و در 10 ضرب کنید تا امتیاز CSAT خود را به دست آورید.
17. شاخص خالص ترویج کنندگان (Net Promoter Score)
شاخص خالص ترویج کنندگان یا NPS معیار سنجش وفاداری مشتری است. برخلاف CSAT، NPS در پیشبینی تعامل مشتری در آینده عملکرد خوبی دارد.
ابتدا این سوال را برای مشتریان خود مطرح نمایید: چقدر احتمال دارد [شرکت/ محصول/ خدمات] ما را به دوستان خود پیشنهاد کنید؟
سپس از مشتریان خود بخواهید که در مقیاس صفر تا 10 به سوال بالا پاسخ دهند. براساس پاسخ آنها، هر مشتری در یکی از این سه دسته قرار میگیرد:
- افراد مخالف: محدوده امتیاز 6 – 0
- افراد خنثی: محدوده امتیاز 8 – 7
- ترویجکنندگان: محدوده امتیاز 10 – 9
NPS به دلیل سنجش میزان رضایت مشتری و همچنین فروش های آینده منحصربفرد شده و تبدیل به معیاری با ارزش و پرکاربرد برای تمامی کسبوکارها شدهاست.
روش ردیابی شاخص خالص ترویجکنندگان:
مرحله 1: نظرسنجی NPS را در شبکههای اجتماعی راه اندازی کنید.
مرحله 2: تعداد مخالفان را از ترویجکنندگان کم کنید.
مرحله 3: عدد بدست آمده را بر تعداد کل پاسخ دهندگان تقسیم کرده و در 100 ضرب کنید تا NPS خود را به دست آورید.
هر وقت با رئیستان جلسه داشتید با تاکید و برجسته کردن معیارهای شبکههای اجتماعی هم تلاش خود را نشان دهید و هم گفتگوی داده محور موثرتری را پیش ببرید.
عمیقتر فکر کنید و فراتر از معیارهایی بروید که به سادگی در دسترس هستند و هر کسی میتواند گزارش کند. مهارت های خود را با نشان دادن تحلیل های شبکههای اجتماعی به نمایش بگذارید. و تبدیل به کسی شوید که برای سازمان شما ارزشمند است.
در این راه باید تلاش و وقت بیشتری را صرف کنید ولی مطمئنا نتیجه فوقالعادهای خواهید گرفت.
سوالات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید. سپاس از اینکه تا انتها با ما همراه بودید.
5 پاسخ
خیلی جامع و کامل بود
تشکر از تیم عالی نارون
عالی بود
خیلی خوب تفکیک کردید و ارائه دادید
تشکر فراوان
سلام دوست عزیز
نظر لطف شماست
تشکر از شما
توی سایت های ایرانی مثل این پست نیست
نگرد نیست
خیلی ممنون که اصلاحات رو کامل توضیح دادید